جدول جو
جدول جو

معنی گله زئن - جستجوی لغت در جدول جو

گله زئن
کوزه زدن به قصد حجامت
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گله بان
تصویر گله بان
شبان، چوپان، نگهبان گله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
گره بستن، گره دادن، گره در چیزی انداختن
فرهنگ فارسی عمید
دهی از دهستان سیاه منصور است که در شهرستان بیجار واقع است و 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(گَ لَ / لِ زَ)
دهی است از دهستان ابرج بخش اردکان شهرستان شیراز که در 96000گزی خاوراردکان و 2000گزی راه فرعی مایین به تخت جمشید واقع شده است. هوای آن معتدل و سکنۀ آن 297 تن است. آب آنجا از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و برنج و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان گلیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(دَ رَتَ)
کله بستن:
رسیدند زی آبگیری فراز
زده کلۀ زرّبفت از فراز.
اسدی.
یکی هودج از ماه زرین سرش
زده کلۀ زرّبفت از برش.
اسدی.
زده کله بالای شاهانه تخت
نشسته بر آن یوسف نیک بخت.
شمسی (یوسف و زلیخا).
زده کله وتاج گوهرنگار
برآیین درآویخته شاهوار.
شمسی (یوسف وزلیخا).
چون زدی ابر کله بر خورشید
از لطافت شدی چو ابرسفید.
نظامی.
و رجوع به کله و کله بستن شود
لغت نامه دهخدا
(بَ لِ)
دهی از بخش روانسر شهرستان سنندج. سکنۀ آن 300 تن. آب آن از چاه و محصول آن غلات دیم و لبنیات است. این ده در دو محل بفاصله یک کیلومتر واقع است و بنام بله زین بالا و پائین شهرت دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5) ، بادخورک، که پرنده ایست. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به بادخورک شود، بابونه. (الفاظ الادویه)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
عقده زدن، بستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گله بان
تصویر گله بان
نگهبان گله و شبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنه زدن
تصویر گنه زدن
گناه زدن، یا گناه بخود (بر خود) گناه زدن برخود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوله زن
تصویر گوله زن
گلوله زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوله زدن
تصویر گوله زدن
گلوله زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کله زدن
تصویر کله زدن
((کَ لَّ. زَ دَ))
خیمه زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
لربطٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
Knot
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
faire un nœud
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
düğüm atmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
fazer um nó
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
einen Knoten machen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
zawiązywać węzeł
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
گانٹھ لگانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
গিঁট বাঁধা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
ผูก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
kufunga fundo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
зав'язувати вузол
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
hacer un nudo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
打结
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
לקשור
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
매듭을 짓다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
mengikat simpul
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
गाँठ लगाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
een knoop maken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
fare un nodo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
завязывать узел
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
結ぶ
دیکشنری فارسی به ژاپنی